زناشویی

چرا برخی افراد در روابط خود احساس بی‌ارزشی می‌کنند؟

احساس بی‌ارزشی در یک رابطه، تجربه‌ای دردناک و مخرب است که می‌تواند کیفیت زندگی و سلامت روان فرد را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. این احساس معمولاً ناشی از ترکیبی از عوامل درونی و بیرونی است که در این مطلب به بررسی برخی از مهم‌ترین آنها می‌پردازیم. درک این عوامل می‌تواند به ما کمک کند تا الگوهای رفتاری خود و شریک عاطفی‌مان را بهتر بشناسیم و برای بهبود رابطه و افزایش عزت نفس خود اقدام کنیم.

  • سابقه تجربیات ناخوشایند در کودکی:

    کودکانی که در محیطی پر از انتقاد، بی‌توجهی یا سوءاستفاده بزرگ شده‌اند، ممکن است در بزرگسالی احساس بی‌ارزشی را در روابط خود تجربه کنند.
  • عزت نفس پایین:

    افرادی که عزت نفس پایینی دارند، به راحتی باور می‌کنند که شایسته عشق و احترام نیستند و در نتیجه، در روابط خود احساس ناامنی و بی‌ارزشی می‌کنند.
  • مقایسه خود با دیگران:

    مقایسه دائمی خود با دیگران، مخصوصا در شبکه‌های اجتماعی، می‌تواند احساس بی‌کفایتی و بی‌ارزشی را در فرد تقویت کند.
  • ترس از طرد شدن:

    ترس از طرد شدن باعث می‌شود که فرد برای جلب رضایت طرف مقابل، از نیازها و خواسته‌های خود چشم‌پوشی کند و در نتیجه، احساس بی‌ارزشی کند.
  • وابستگی عاطفی ناسالم:

    وابستگی شدید به شریک عاطفی و ترس از دست دادن او، می‌تواند فرد را به سمتی سوق دهد که ارزش خود را در گروی تأیید و توجه او ببیند.
  • تجربیات شکست عاطفی پیشین:

    تجربیات تلخ در روابط گذشته، مانند خیانت یا رها شدن، می‌تواند اعتماد به نفس فرد را خدشه‌دار کرده و احساس بی‌ارزشی را در او زنده کند.
  • کمال‌گرایی:

    کمال‌گرایی و تلاش برای بی‌نقص بودن، می‌تواند فشار زیادی بر فرد وارد کند و باعث شود که هرگونه نقص یا اشتباهی را نشانه‌ای از بی‌ارزشی خود تلقی کند.
  • عدم قاطعیت:

    ناتوانی در ابراز خواسته‌ها و نیازها و نه گفتن به خواسته‌های نامعقول طرف مقابل، می‌تواند باعث شود که فرد احساس کند که ارزشی برای خواسته‌هایش قائل نیستند.
  • سوء استفاده عاطفی:

    قرار گرفتن در معرض سوء استفاده عاطفی، مانند تحقیر، سرزنش و کنترل‌گری، می‌تواند به شدت عزت نفس فرد را تخریب کرده و احساس بی‌ارزشی را در او تقویت کند.
  • عدم دریافت قدردانی و توجه کافی:

    اگر فرد در رابطه خود احساس کند که تلاش‌ها و احساساتش نادیده گرفته می‌شوند و قدردانی کافی دریافت نمی‌کند، ممکن است احساس بی‌ارزشی کند.

مهارت رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت

  • مشکلات ارتباطی:

    عدم توانایی در برقراری ارتباط موثر و با صداقت با شریک عاطفی، می‌تواند باعث ایجاد سوء تفاهم و نارضایتی شود و در نتیجه، احساس بی‌ارزشی را در فرد تقویت کند.
  • انتظارات غیرواقعی از رابطه:

    داشتن انتظارات غیرواقعی و کاملا مطلوب‌گرایانه از رابطه، می‌تواند باعث شود که فرد هرگونه نقص یا چالشی را نشانه‌ای از شکست و بی‌ارزشی خود تلقی کند.
  • نبود مرزهای سالم:

    نداشتن مرزهای مشخص در رابطه و اجازه دادن به طرف مقابل برای تجاوز به حریم شخصی، می‌تواند احساس بی‌ارزشی و نادیده گرفته شدن را در فرد ایجاد کند.
  • عدم خودآگاهی:

    عدم آگاهی از نقاط قوت و ضعف خود و عدم شناخت ارزش‌های شخصی، می‌تواند باعث شود که فرد ارزش خود را در گروی تأیید و توجه دیگران ببیند.
  • مشکلات سلامت روان:

    برخی از اختلالات روانی، مانند افسردگی و اضطراب، می‌توانند با احساس بی‌ارزشی همراه باشند و فرد را در روابط خود آسیب‌پذیرتر کنند.

این عوامل می‌توانند به صورت تکی یا ترکیبی، احساس بی‌ارزشی را در فرد ایجاد کنند. باید فرد آگاه باشد که این احساسات لزوماً بازتابی از واقعیت نیستند و با تلاش و آگاهی می‌توان آنها را بهبود بخشید.

چرا برخی افراد در روابط خود دچار احساس بی‌ارزشی می‌شوند؟

مقدمه

احساس بی‌ارزشی در روابط، تجربه‌ای تلخ و مخرب است که می‌تواند کیفیت زندگی و سلامت روان را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. این احساس، فرد را در چرخه‌ای از ناامنی، شک و تردید و وابستگی ناسالم گرفتار می‌کند. در این مقاله، به بررسی 15 دلیل اصلی این احساس می‌پردازیم: درک این دلایل، گام مهمی در جهت رهایی از این احساس و ساختن روابط سالم‌تر و رضایت‌بخش‌تر است.

1. عزت نفس پایین

پایه و اساس بسیاری از احساسات ناخوشایند در روابط، عزت نفس پایین است. فردی که خود را لایق عشق و احترام نمی‌داند، به احتمال زیاد در رابطه خود احساس بی‌ارزشی خواهد کرد. این افراد اغلب خود را با دیگران مقایسه می‌کنند، نقاط ضعف خود را بزرگ‌نمایی می‌کنند و به موفقیت‌های خود اهمیت نمی‌دهند. احساس بی‌ارزشی درونی، آنها را مستعد پذیرش رفتارهای نامناسب از طرف مقابل می‌کند. آنها فکر میکنند شایسته بهتر از این نیستند. به همین دلیل، برای حفظ رابطه، هرگونه رفتاری را تحمل میکنند. این تحمل، به مرور زمان، حس بی‌ارزشی را تشدید می‌کند.

2. تجربیات تلخ گذشته

تجربیات دردناک گذشته، به ویژه در دوران کودکی، می‌توانند اثرات عمیقی بر عزت نفس و احساس ارزشمندی فرد داشته باشند. سوء استفاده عاطفی، بی‌توجهی، طرد شدن یا انتقاد مداوم در کودکی، می‌تواند این باور را در فرد ایجاد کند که دوست داشتنی نیست و شایسته عشق و احترام نیست. این تجربیات، الگوهای رفتاری ناسالمی را در فرد شکل می‌دهند که در روابط بزرگسالی تکرار می‌شوند. مثلا فردی که در کودکی مورد بی‌توجهی قرار گرفته است، ممکن است در روابط عاطفی به دنبال تایید و توجه بیش از حد باشد و در صورت عدم دریافت آن، احساس بی‌ارزشی کند. حتی یک رابطه عاطفی ناموفق و دردناک در گذشته هم میتواند اثرات مشابهی داشته باشد. ترس از تکرار همان درد، باعث میشود فرد همیشه نگران از دست دادن رابطه باشد. این نگرانی مداوم، به مرور زمان، احساس بی‌ارزشی را در فرد تقویت میکند.

3. مقایسه خود با دیگران

در عصر شبکه‌های اجتماعی، مقایسه خود با دیگران بسیار آسان‌تر از همیشه شده است. دیدن زندگی به ظاهر بی‌نقص دیگران در اینستاگرام یا فیسبوک، می‌تواند احساس حسادت، ناکافی بودن و بی‌ارزشی را در فرد ایجاد کند. این مقایسه‌ها اغلب غیرمنصفانه و غیرواقعی هستند، زیرا افراد معمولاً بهترین جنبه‌های زندگی خود را به نمایش می‌گذارند و مشکلات و چالش‌های خود را پنهان می‌کنند. با این حال، حتی دانستن این موضوع نیز نمی‌تواند از تاثیر منفی این مقایسه‌ها بر عزت نفس فرد جلوگیری کند. مقایسه دائمی خود با دیگران، یک دام بزرگ است. این مقایسه، باعث میشود فرد نقاط قوت خود را نادیده بگیرد. و فقط به نقاط ضعف خود و برتری های دیگران توجه کند.

4. وابستگی بیش از حد به تایید دیگران

افرادی که برای احساس ارزشمندی به تایید و پذیرش دیگران وابسته هستند، در روابط خود آسیب‌پذیرتر هستند. آنها به شدت نگران این هستند که دیگران در مورد آنها چه فکری می‌کنند و تلاش می‌کنند تا همیشه مورد تایید آنها باشند. این افراد اغلب نیازهای خود را نادیده می‌گیرند و خواسته‌های دیگران را بر خود مقدم می‌دارند. آنها از ابراز مخالفت یا نارضایتی خود می‌ترسند، زیرا نگرانند که باعث ناراحتی دیگران شوند و تایید آنها را از دست بدهند. این وابستگی، آنها را مستعد پذیرش رفتارهای نامناسب از طرف مقابل می‌کند و احساس بی‌ارزشی را در آنها تقویت می‌کند. آنها فکر میکنند ارزش آنها، به میزان تایید دیگران بستگی دارد. به همین دلیل، همیشه در تلاش هستند تا تایید دیگران را جلب کنند. این تلاش بی وقفه، آنها را از خود واقعی شان دور میکند.

5. ترس از طرد شدن

ترس از طرد شدن، یکی از قوی‌ترین ترس‌های انسانی است. افرادی که این ترس را تجربه می‌کنند، به شدت نگران از دست دادن رابطه خود هستند و هر کاری می‌کنند تا از طرد شدن جلوگیری کنند. آنها ممکن است رفتارهای ناخوشایند طرف مقابل را تحمل کنند، نیازهای خود را نادیده بگیرند و همیشه سعی کنند که مورد پسند او باشند. این ترس، آنها را در چرخه‌ای از وابستگی ناسالم و احساس بی‌ارزشی گرفتار می‌کند. آنها فکر میکنند، اگر طرد شوند، دیگر کسی آنها را دوست نخواهد داشت. به همین دلیل، برای حفظ رابطه، هرگونه رفتاری را تحمل میکنند. این تحمل، به مرور زمان، حس بی‌ارزشی را تشدید میکند.

6. عدم تعیین مرزهای سالم

تعیین مرزهای سالم در روابط، به معنای مشخص کردن حد و حدودی است که فرد برای خود قائل است و اجازه نمی‌دهد دیگران از آن عبور کنند. افرادی که نمی‌توانند مرزهای سالمی را در روابط خود تعیین کنند، به احتمال زیاد مورد سوء استفاده عاطفی یا جسمی قرار می‌گیرند. آنها به دیگران اجازه می‌دهند که آنها را تحقیر کنند، به آنها توهین کنند یا حقوق آنها را نادیده بگیرند. این رفتارها، احساس بی‌ارزشی را در فرد تقویت می‌کنند. بدون تعیین مرز، دیگران به خود اجازه میدهند هر طور که میخواهند با شما رفتار کنند. این رفتارها، عزت نفس شما را به مرور زمان از بین میبرد. و باعث میشود احساس کنید لایق احترام نیستید.

7. انتقاد دائمی

دریافت انتقاد دائمی از طرف مقابل، می‌تواند به شدت عزت نفس فرد را تخریب کند. انتقاد مداوم، به ویژه اگر سازنده و منصفانه نباشد، می‌تواند این باور را در فرد ایجاد کند که ناکافی و بی‌ارزش است. انتقاد دائمی همچنین باعث ایجاد احساس ناامنی و اضطراب در رابطه می‌شود. انتقادهای مداوم، به مرور زمان، اعتماد به نفس فرد را از بین میبرد. و باعث میشود فرد در مورد توانایی های خود شک کند. این شک و تردید، احساس بی‌ارزشی را تقویت میکند.

8. سوء استفاده عاطفی

سوء استفاده عاطفی، یکی از مخرب‌ترین انواع بدرفتاری در روابط است. سوء استفاده عاطفی شامل رفتارهایی مانند تحقیر، توهین، کنترل، تهدید، دستکاری و بی‌اعتبار کردن است. این رفتارها، عزت نفس و احساس ارزشمندی فرد را به شدت تخریب می‌کنند و او را در چرخه‌ای از ناامنی و وابستگی ناسالم گرفتار می‌کنند. سوء استفاده عاطفی، عزت نفس فرد را به طور کامل نابود میکند. و باعث میشود فرد احساس کند، هیچ ارزشی ندارد. این احساس بی‌ارزشی، یکی از اصلی ترین نشانه های سوء استفاده عاطفی است.

9. بی‌توجهی عاطفی

بی‌توجهی عاطفی، به معنای عدم پاسخگویی به نیازهای عاطفی فرد است. این شامل عدم ابراز محبت، عدم همدلی، عدم حمایت و عدم توجه به احساسات فرد است. بی‌توجهی عاطفی، می‌تواند به اندازه سوء استفاده عاطفی مخرب باشد. فردی که مورد بی‌توجهی عاطفی قرار می‌گیرد، احساس می‌کند که دیده نمی‌شود، شنیده نمی‌شود و مورد توجه و اهمیت نیست. این احساس، می‌تواند به احساس بی‌ارزشی و ناامیدی منجر شود. بی توجهی عاطفی، باعث میشود فرد احساس تنهایی و انزوا کند. این احساس تنهایی، به مرور زمان، حس بی‌ارزشی را تشدید میکند. فرد احساس میکند که برای طرف مقابل مهم نیست.

10. انتظارات غیرواقع‌بینانه

داشتن انتظارات غیرواقع‌بینانه از روابط، می‌تواند منجر به ناامیدی و احساس بی‌ارزشی شود. هیچ رابطه‌ای کامل نیست و همه افراد اشتباه می‌کنند. انتظار داشتن یک رابطه بی‌نقص و یا یک شریک زندگی بی‌عیب و نقص، غیرمنطقی است. وقتی انتظارات فرد برآورده نمی‌شود، ممکن است احساس کند که شایسته یک رابطه خوب نیست و یا اینکه در انتخاب شریک زندگی اشتباه کرده است. انتظارات غیرواقع بینانه، باعث میشود فرد همیشه در حال مقایسه رابطه خود با کاملا مطلوب ها باشد. این مقایسه، به مرور زمان، حس نارضایتی و بی‌ارزشی را تشدید میکند. فرد احساس میکند که رابطه اش به اندازه کافی خوب نیست.

11. عدم برقراری ارتباط موثر

برقراری ارتباط موثر، یکی از مهم‌ترین عوامل در سلامت و پایداری روابط است. وقتی افراد نمی‌توانند به طور موثر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، سوء تفاهم‌ها و اختلافات افزایش می‌یابند. عدم توانایی در بیان نیازها و احساسات، می‌تواند منجر به احساس ناامیدی و بی‌ارزشی شود. فردی که نمی‌تواند به درستی با شریک زندگی خود ارتباط برقرار کند، ممکن است احساس کند که شنیده نمی‌شود و مورد توجه نیست. ارتباط ناموثر، باعث میشود نیازهای فرد نادیده گرفته شوند. این نادیده گرفته شدن، به مرور زمان، حس بی‌ارزشی را تشدید میکند. فرد احساس میکند که حرفهایش ارزشی ندارند.

12. غرق شدن در رابطه

غرق شدن در رابطه، به معنای این است که فرد تمام هویت و ارزش خود را در رابطه خلاصه می‌کند. این افراد، تمام وقت و انرژی خود را صرف رابطه می‌کنند و از علایق، دوستان و فعالیت‌های خود غافل می‌شوند. ازدواج - رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت، علاقه - روانشناسی مهارت های ارتباطی دختران و پسران وقتی رابطه به پایان می‌رسد، این افراد احساس می‌کنند که همه چیز خود را از دست داده‌اند و هیچ ارزشی ندارند. آنها ممکن است دچار افسردگی، اضطراب و احساس بی‌ارزشی شدید شوند. غرق شدن در رابطه، باعث میشود فرد استقلال خود را از دست بدهد. این وابستگی، به مرور زمان، حس بی‌هویتی و بی‌ارزشی را تشدید میکند. فرد احساس میکند که بدون رابطه، هیچ ارزشی ندارد.

13. کمال‌گرایی

کمال‌گرایی، تمایل به داشتن استانداردهای بسیار بالا و غیرواقع‌بینانه برای خود و دیگران است. افراد کمال‌گرا، همیشه در تلاش هستند تا بی‌نقص باشند و از اشتباه کردن می‌ترسند. این افراد، اغلب خود را به خاطر اشتباهات کوچک سرزنش می‌کنند و احساس می‌کنند که هیچ وقت به اندازه کافی خوب نیستند. این احساس، می‌تواند به احساس بی‌ارزشی و ناامیدی منجر شود. کمال گرایی، باعث میشود فرد همیشه در حال سرزنش خود باشد. این سرزنش مداوم، به مرور زمان، حس بی‌ارزشی را تشدید میکند. فرد احساس میکند که هیچ وقت به اندازه کافی خوب نیست.

14. بیماری‌های روانی

برخی از بیماری‌های روانی مانند افسردگی، اضطراب و اختلال شخصیت مرزی، می‌توانند باعث ایجاد احساس بی‌ارزشی شوند. این بیماری‌ها، می‌توانند باعث تغییر در نحوه تفکر و احساس فرد شوند و او را نسبت به خود و دنیای اطرافش بدبین کنند. در صورت ابتلا به هر یک از این بیماری‌ها، مراجعه به روانپزشک یا روانشناس ضروری است. بیماری های روانی، میتوانند باعث تغییر در تصویر فرد از خودش شوند. این تغییر تصویر، به مرور زمان، حس بی‌ارزشی را تشدید میکند. فرد احساس میکند که دوست داشتنی نیست.

15. مشکلات مالی و اقتصادی

مشکلات مالی و اقتصادی، می‌توانند تاثیرات منفی زیادی بر روابط داشته باشند و باعث ایجاد استرس، تنش و احساس بی‌ارزشی شوند. فردی که با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می‌کند، ممکن است احساس کند که نمی‌تواند نیازهای خود و خانواده اش را برآورده کند و یا اینکه به اندازه کافی برای شریک زندگی خود ارزشمند نیست. این احساس، می‌تواند به کاهش عزت نفس و احساس بی‌ارزشی منجر شود. مشکلات مالی، میتوانند باعث ایجاد حس ناتوانی در فرد شوند. این حس ناتوانی، به مرور زمان، حس بی‌ارزشی را تشدید میکند. فرد احساس میکند که نمیتواند نیازهای خانواده اش را برآورده کند.

نمایش بیشتر

یک دیدگاه

  1. در روابطی که یکی از طرفین دچار احساس بی‌ارزشی می‌شود، اغلب یک الگوی تکرارشونده وجود دارد. من در جلسات مشاوره دیده‌ام که این حس معمولا از کودکی شروع می‌شود و در بزرگسالی خودش را در روابط نشان می‌دهد. یک مراجع داشتم که همیشه فکر می‌کرد اگر کامل نباشد، طرف مقابل او را ترک خواهد کرد.

    تابلوهای هشدار این مشکل را می‌توان در نحوه تصمیم‌گیری افراد مشاهده کرد. کسانی که خودشان را نادیده می‌گیرند تا رابطه را حفظ کنند، در واقع به این حس دامن می‌زنند. اخیرا با خانمی کار می‌کردم که حتی برای انتخاب رستوران هم نظر خودش را نمی‌گفت، چون می‌ترسید تایید نشود.

    یکی از چالش‌های درمان این افراد، شکستن چرخه مقایسه است. آنقدر عادت کرده‌اند خودشان را با دیگران مقایسه کنند که ارزش‌های واقعی خودشان را فراموش کرده‌اند. یادم می‌آید جوانی که با او کار می‌کردم مدام می‌گفت “دیگران بهتر از من هستند” و این فکر او را آزار می‌داد.

    راه حل این مشکل، شروع تغییر با قدم‌های کوچک است. پیشنهاد می‌کنم هر روز یکی از توانایی‌های خود را یادداشت کنند. این کار به مرور آن باورهای منفی را کم رنگ می‌کند. در تمرینی ساده از مراجعانم می‌خواهم لیستی از سه چیزی که امروز به خوبی انجام داده‌اند تهیه کنند، تاثیرش شگفت‌انگیز است.

پاسخ دادن به Iman لغو پاسخ

شما هم می‌توانید در گفتگوها شرکت کنید و تجربیات خود را با دیگران به اشتراک بگذارید. گذاشتن لینک در کادر وب‌سایت یا داخل متن دیدگاه، مشروط بر این است که نظر شما حداقل چند خط درباره همان مطلب باشد و صرفاً شامل تشکر نباشد.

دکمه بازگشت به بالا